فردای اقتصاد: بازار نفت در هفته پیش رو یک رویداد تاریخی را به ثبت خواهد رساند. چراکه برای اولین بار در تاریخ قرار است که برای قیمت نفت روسیه به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان جهان سقف قیمتی تعیین شود.
ماجرا به اینجا باز میگردد که ۹ماه پس از حمله روسیه به اوکراین، پول نفت همچنان صندوق جنگ ولادیمیر پوتین را پر میکند. با وجود اعمال تحریمهای غرب، صادرات نفت خام روسیه کاهش محسوسی نداشته و قیمت نفت اورال (نفت شاخص این کشور) نزدیک در حدود میانگین خود در سالهای ۲۰۱۴-۲۰۲۰ معامله میشود. انتظار میرود مازاد حساب جاری روسیه در سال ۲۰۲۲ به ۲۶۵ میلیارد دلار برسد که پس از چین در رتبه دوم قرار دارد. از این رو اتحادیه اروپا همانطور که در ماه مه اعلام کرده بود از ۵ دسامبر (دوشنبه هفته پیش رو) واردات نفت روسیه از طریق دریا را که حدود ۲ میلیون بشکه در روز است، به قاره سبز ممنوع خواهد کرد. از سوی دیگر شرکتهای اروپایی از ارائه خدمات بیمه، حملونقل یا تجارت نفت خام روسیه در هر نقطه از جهان منع میشوند، مگر اینکه نفت به قیمتی کمتر از سقف تعیین شده توسط غرب فروخته شود. این اولین بار در تاریخ است که کشورهای مصرفکننده نفت در این سطح گسترده در بازار یک کشور تولیدکننده مداخلات قیمتی انجام میدهند؛ مسئلهای که احتمالا به مذاق دیگر کشورهای صادرکننده نفت از جمله تولیدکنندگان اوپک هم خوش نخواهد آمد.
اما حالا در آستانه شروع این نوع جدید از تحریمها سوالاتی مطرح است؛ چرا غرب به سمت سقفگذاری بر قیمت نفت روسیه رفت؟ چه نرخی برای سقف قیمتی روسیه تعیین خواهد شد؟ آیا غرب به هدف خود که محدود کردن درآمدهای نفتی روسیه است بالاخره خواهد رسید؟ و در نهایت اینکه تحریم یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت جهان چه تاثیری بر بازار و قیمت نفت خواهد داشت؟
آمریکا پشت ایده سقفگذاری بر قیمت نفت روسیه
به گزارش اکونومیست، از زمانی که جنگ اوکراین در فوریه امسال آغاز شد، غرب با معمایی دست و پنجه نرم میکند: چگونه باید درآمد روسیه از سوختهای فسیلی را کاهش دهد بدون اینکه عرضه جهانی افت کرده و به تورمی که به مصرفکنندگان در سراسر جهان آسیب میرساند دامن زده شود؟ اروپا ابزارهای لازم برای محدود کردن صادرات نفت روسیه را که حدود ۴۰ درصد از درآمدهای صادراتی این کشور را شامل میشود، در دست دارد. جدا از اینکه بخش مهمی از نفت روسیه به اروپا صادر میشود، بیمهگران و شرکتهای کشتیرانی اروپایی مدتهاست که بر بازارهای انرژی تسلط دارند. مثلا ۹۵ درصد از بیمه نفتکشها توسط شرکتهایی از بریتانیا و اتحادیه اروپا انجام میشود.
با این حال زمانی که اتحادیه اروپا اولین بار در ماه مه اعلام کرد که به دنبال ضربه زدن به جریان درآمدهای نفتی و گازی روسیه است، نگرانی از افت عرضه و رشد قیمتها اوج گرفت؛ مسئلهای که در صورت وقوع علاوه بر اینکه فشار زیادی را به کشورهای مصرفکننده وارد میکرد و میتوانست اتحاد کشورهای غربی در مواجهه با روسیه را از بین ببرد، با افزایش قیمتها میتوانست بخش مهمی از افت صادرات نفت و گاز روسیه را جبران کرده و زیان چندانی به پوتین وارد نکند.
اینجا بود که وزارت خزانه داری آمریکا ایدهای زیرکانه برای کاهش درآمدهای نفتی روسیه ابداع کرد. بر اساس این برنامه به شرکتهای اروپایی اجازه ارائه خدمات به نفتکشهای حامل نفت روسیه داده میشود مشروط بر اینکه نفت با قیمتی کمتر از سقف تعیین شده توسط غرب خریداری شود.
روی کاغذ، همه چیز زیرکانه به نظر میرسد. تعیین سقف قیمتی کمتر از نرخی که روسیه برای نفت خود دریافت میکند، درآمد این کشور را کاهش میدهد و از سوی دیگر تا زمانی که قیمت بالاتر از هزینه تولید باشد (که گمان میرود بین ۲۰ تا ۴۴ دلار در هر بشکه باشد)، پوتین همچنان دلیلی برای پمپاژ نفت خواهد داشت. مصرفکنندگان هم نفت را با تخفیف دریافت میکنند و تورم کنترل میشود.
غرب بر دو راهی قیمت و عرضه
با این حال، زندگی به ندرت به این زیبایی پیش میرود. در حال حاضر مهمترین نگرانی که اختلافات گسترده در اتحادیه اروپا هم منجر شده، این است که چه سقف قیمتی مناسب خواهد بود که واکنش تند پوتین را به دنبال نداشته باشد. روسیه قبلاً گفته است از نفتکشهایی که به طرح تولید سقف نفت بپیوندند استفاده نخواهد کرد. این کشور میتواند صادرات نفت خود را با تکیه بر گروه کوچکتری از نفتکشها و شرکتهای بیمه غیرغربی انجام دهد، موضوعی که احتمالا صادرات نفت این کشور را کاهش و قیمتهای جهانی افزایش خواهد یافت.
ترس از این می تواند توضیح دهد که چرا غرب مراقب بوده قیمت نفت را در سطحی که هنوز برای روسیه جذاب است، تعیین کند. در حالی که برخی کشورها از جمله لهستان و کشورهای حوزه بالتیک خواهان تعیین سقف حدود ۲۰ دلاری برای نفت روسیه و ضربه شدید به درآمدهای مسکو هستند، برخی دیگر چون یونان خواهان قیمتهای بالاتر در سطح ۶۰ تا ۷۰ دلار هستند. این کشورها ضمن اینکه خود دارنده بزرگترین شرکتهای ارائه دهنده خدمات به نفتکشها است، نگران افزایش قیمتها و افزایش روز افزون تورم هم هستند.
در حال حاضر انتظار میرود این سطح در حدود ۶۰ دلار در هر بشکه تعیین شود، والاستریت ژورنال در گزارشی اعلام کرد که اتحادیه اروپا هم از اعضا خواسته که سقف ۶۰ دلاری را برای نفت روسیه تعیین کنند. این نرخ هرچند حدود ۳۰ درصد کمتر از قیمتهای کنونی نفت برنت است اما نسبت به قیمت فعلی نفت اورال روسیه چندان کمتر نیست و نمیتواند درآمدهای مسکو را چندان تحت تاثیر قرار دهد.
آنطور که والاستریت در گزارش خود اعلام میکند نرخ ۶۰ دلار تنها ۵ درصد از قیمتی که در حال حاضر روسیه نفت خود را به فروش میرساند کمتر است. با این حال گفته شده که این میتواند شروعی بر سقفگذاری بر نفت مسکو باشد و این قیمت هر دو ماه یک بار بازنگری خواهد شد.
تعیین نرخ ۶۰ دلار براش سقف قیمت نفت مسکو به امضای ۲۷ عضو اتحادیه اروپا نیاز دارد و بعد از آن توسط گروه ۷ نیز تایید خواهد شد.
توان شرکتهای اروپایی چقدر است؟
اما ابهام دیگر این است که در واقعیت غرب چقدر قدرت بر بازارهای جهانی نفت سلطه دارد یعنی آیا در عمل این تحریمها توان محدود کردن صادرات نفت روسیه را دارند؟ از آنجایی که این تحریمها از ماهها پیش اعلام شده بود بازار برای بخشی از آن آماده شده اما به یقین برای بخشهای دیگری از بازار سازگاری با این محدودیتها مدتها زمان خواهد برد و بازار نفت با تکانههایی مواجه خواهد شد. مثلا کمبود نفتکشهای غیرغربی میتواند عرضه روسیه را در چند ماه آینده محدود کند. ریستاد انرژی کمبود حدود ۷۰ کشتی با ظرفیت حمل ۷۵۰ هزار بشکه در روز را ظرف ۲ تا ۳ ماه پیشبینی کرده است. این مشکل در صادرات گازوئیل روسیه نمود بیشتری خواهد داشت.
اما مشکلات بیمهای احتمالا بزرگتر خواهد بود. شرکتهای آسیایی وجود دارند که بتوانند نفتکشهای حامل نفت روسی را بیمه کنند اما برخی از انواع بیمه، به عنوان مثال، در برابر نشتهای بزرگ، به سختی در خارج از غرب یافت میشود. هرچند که این گمانه مطرح است که دولتهای چین و هند برای پوشش چنین بیمهای دست به کار شوند اما غالب کارشناسان معتقدند که این کشورها با شروع تحریمهای غرب به جای ایجاد پوشش بیمهای خرید نفت از روسیه را کاهش خواهند داد.
ریسک بسیار بزرگتر اما این است روسیه داوطلبانه صادرات نفت خود را کاهش دهد و قیمتها از کنترل خارج شود. اکونومیست بر این باور است که به احتمال زیاد این تصمیم یکجانبه پوتین خواهد بود. هرچند به نظر میرسد که روسیه از این اقدام هزینههای هنگفتی متحمل خواهد شد چراکه این کشور ۴۰ درصد از درآمد صادراتی خود را از فروش نفت به دست میآورد و همچنین کاهش تولید میتواند به چاههای نفتی آسیبهای پایداری بزند اما اگر روسیه موفق شود که قیمتهای جهانی را بالا ببرد، علاوه بر اینکه به غرب آسیب خواهد رساند، در مذاکرات با خریداران نفت اهرمهای بیشتری برای چانهزنی دارد. علاوه بر این برخی بر این باورند که کاهش تولید خسارت غیرقابل تحملی به چاههای نفتی روسیه وارد نخواهد کرد و مزایای این اقدام ارزش تحمل خسارتهایش را خواهد داشت. به نوشته انرژی اینتلیجنس، تصمیم این کشور برای کاهش نزدیک به ۲ میلیون بشکه در روز از تولید نفت خام در طول همهگیری منجر به کاهش تنها ۳۰۰ هزار بشکهای ظرفیت تولید در بلندمدت شد.
قیمت نفت بعد از تحریم روسیه
در چند روز اخیر با نزدیک شدن به موعد شروع تحریمها بازار نفت در مسیر صعودی قرار گرفته به طوریکه ظرف یک هفته نفتخام آمریکا بیش از ۶ درصد رشد کرده و حالا بیش ۸۰ دلار معامله میشود. برنت هم به سطوح بیش از ۸۶ دلار بازگشته است.
اما همانطور که اکونومیست مینویسد موازنه واقعی قدرت در بازارهای نفت پس از ۵ دسامبر آشکار خواهد شد. برآیندها نشان میدهد افزایش شدید قیمت نفت ممکن است. اما مهمتر از آن درسهای بزرگی است که این وقایع به همراه خواهد داشت: «با گذشت زمان، سیستم جهانی نفت بیشتر از آن چیزی که فکر میکنید سازگار میشود.» در واقع همانطور که تحریمهای مالی به تلاشها برای فرار از سیستم بانکی غربی انگیزه داد، جنگ اوکراین هم چین، هند و دیگران را به دور زدن زیرساختهای انرژی غرب سوق خواهد داد. در نهایت عمر اثرگذاری تحریمها محدود خواهد بود.
تبادل نظر